آخرین رویا

میگه ازخودت بگو یک کلمه بگو تموم میشه!جواب سوالموبده!چراساکتی؟

نمیدونم چی بگم! من مات تصویری شدم!دیگر نمیخوام هیچ چیز بگم.به آخرین نقطه دنیا رسیدم!روزها مثل همیشه میگذره ولی من مثل همیشه نیستم بادنیا غریبه شدم! 

دیگه نمیفهمم بقیه چی میگن!صدای خودمو نمیشنوم!فقط دارم سمت طوفان میرم شاید طوفان به من آرامش بده!شاید طوفان درونم راخاموش کنه!تمام احساسات میان ومیرن.خدایاکمکم کن که منوباخودشون به هرسمتی نبرند. 

توهمین جایی!پیش منی پس چرااینقدر از تودورم؟؟؟؟؟چراهجوم نمیاری چرا منوباخودت نمیبری مگه خودت نگفتی توبیا!توبخوان!خواندن بلد نیستم یاآمدن؟تواینجایی پس من چرادچارتنهاییم؟؟

آخ خدای مهربون! رویای آخرم روتجلی بده! من که چیزی نمیخوام چشماتو ازمن برندار!!!!!!!!!! من غریبم توبامن غریبه گی نکن! خیلی کوچکترازدنیایی هستم که آفریدی بامن باش تابزرگ شم اندازه ای که تومیخواهی!تالایق عشق توشم.جهانم رو زیرو روکن

نظرات 2 + ارسال نظر
ا.نگار جمعه 12 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 23:40 http://digaraneha.blogsky.com/

اگه واقعا خدایی باشه تازه بعدش بشنوه و بعدشم احتمال داشته باشه بتونه کاری بکنه واقعا چیکار می تو نه بکنه؟

نگارعزیزم اون هست همیشه وهمه جاوهمیشه داره هستی رواسکن میکنه.گفتم که توی اسکنش منوببینه که دارم تلاش میکنم بنده خوبی باشم وفقط اونو ببینم.ویکجوری منومتوجه کنه که بدونم همیشه حواسش به منه.آخه خیلی عاشق ترازمابنده هاشه

بیدل (بوسه ی شیرین) شنبه 13 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:45 http://www.sweetkiss.blogfa.vom

کلمه یافت نشد که اشک را به خنده تبدیل کند. هیچ کاغذ سیاه شده از جوهر و اشک حتی زهرخندی خلق نکرد. من تنهایم چون خودم خواستم که تنها باشم چون تنهایی را به با شما بودن ترجیح دادم. تنهایی راه رفتن بهتر از پشت پا خوردن از شما بود. اشک را بر خنده های مستانه! با شما برگزیدم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد