دوشنبه به یاد ماندنی

                                                                                       

ازدوران کودکی روزهای دوشنبه رو خیلی دوست داشتم جالبه که اکثر اتفاقات خوب زندگیم توی روز دوشنبه شکل میگیره امروز هم خیلی خوب بود هم توی بیمارستان وبخش همه چی خوب بود هم یک شب بسیار رویایی رو بایکی ازفرشته های زمینی گذراندم. نمیدونم بابحال تجربه کردی یا نه؟ولی من توچهارروز گذشته انیشتن روخوب درک کردم.من چهارروز روگذراندم که به اندازه سالها زمان بود.گذرزمان رانمیفهمیدم بعضی وقتها این زمان طولانی بود وبعضی وقتهاکوتاه ولی به اندازه یک دوستی چندین ساله تجربه داشت.امشب توی پارک درسهای بزرگی یاد گرفتم من باوجهی ازخودم دارم دیدار میکنم که خیلی زودتر از چیزی که فکر کنم بهش نزدیک شدم.هیچ ترسی درمن نیست حس خدا هرلحظه!خداروتوی چشمهاش میبینم. 

   

ترانه های آب ازشادی جوشش 

چمن های خیس از هم آغوشی باران 

نسیم خنک پاییزی درطلب بوسه 

بوی علف و اورکتٍ رودوشم 

ظپش قلب وگویشی از آب  

حضور خدا هرلحظه.هرنفس.هرخنده.هربوسه باد 

شورو شعف تاملکوت 

وصدای خنده فرشتگان ازاجابت صدای خواهش یک بنده   

خداروشکر.امشب به خودم قول دادم که هیچ وقت ازخدا گله نکنم که چرااونطوری که من میخوام نشد وهمین امشب ازخدا میخوام همیشه اونطوری که اون میدونه بهتره همه چی روپیش ببره واصلا هم به گریه های کودکانه من اهمیت نده.دوست دارم مسلمان شم یک تسلیم واقعی اسلام.تسلیم.سلامتی.مسلمان شدن.مسلمان ماندن و........ 

باخوندن خیلی ساده این کلمات متوجه میشیم که اگه تسلیم الله باشیم(بی چون وچرا)میشه بهمون گفت مسلمان.مسلمانی وتسلیم شدن آخر عاشقیه!!!! فکرکن: معشوق بگه توانجام بدی چه لذتی داره!!!خدایا توچه معشوق باحالی هستی وقتی میگی ماگوش نمیدیم یابهتر بگم اصلا گوش برای شنیدن تورونداریم.به جای اینکه بری دنبال یک عاشق دیگه وامیستی وبابازی کائنات وهستی مارو به سمت خودت میکشونی.خداروشکر که توروداریم. 

خدایا خیلی وقتها فکرکردم که توبه من عقل دادی که من فکرکنم وانتخاب کنم ولی امشب فهمیدم تاهمین جاکه فکر کردم بسه امشب عقل ومنطق ودلم همه وهمه بهم گفتند:ازروی عقل ومنطق همه چیزوبسپاربه خدای مهربون بزار اون جای توفکرکنه وتوفقط عمل کن ولی خدایا یک مشکل بزرگ دارم واون اینه که من خیلی بلد نیستم صدای تورو بشنوم.آخه من خیلی شلوغ میکنم وسر و صدا دارم.کمک کن بتونم صدای ذهنمو خاموش کنم تابتونم صدای توروبشنوم.

لیاقت

                                                                     

 لیاقت: سزاواری، شایستگی، زیبائی، برازندگی، موافق و درخور آمدن.(فرهنگ دهخدا)                                                          

کلمه لیاقت راشنیدیم.من لیاقت ندارم! تولیاقت نداری!لیاقتت همینه!و.............                        

لیاقت روکی بوجود میاره؟من، تو،جامعه؟؟؟؟؟؟؟؟؟معیار لیاقت وشایستگی چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟          

خیلی وقتهاوقتی میخواهیم از یک مسئولیت سنگین فرار کنیم میگیم من لیاقتواینو ندارم.اندازه لیاقت تونیستم و..... راستی لیاقت رو درچی میبینیم؟؟خیلی وقتها برای فرار ازسختیها لیاقت وظرفیت خودمونو پایین میاریم وخیلی وقتهاعزت نفس ندارم وخودمون رودرخور و شایسته بهترینها نمیدونیم.میگما مگه میشه که ماازداشتن بهترینها خودمون رومحروم کنیم؟                             میدونی به نظر من دوحالت داره یاواقعا از یک چیز میترسیم و فرار میکنیم،یااینکه انتخابمون چیز دیگه ایه وبرای اینکه به طرف مقابل احترام بگذاریم،بهش میگیم که تولیاقتت بیشتر ازاینهاست و..........بعضی وقتها هم که اکثر مواقع است فرد رولایق نمیدونیم وهمیشه ازاونفرارمیکنیم.

به نظر من هیچکس مثل خود فرد نمیتونه لیاقت روبرای فرد تعریف کنه وهیچکس جز خود فرد نمیتونه ظرفیت ولیاقت فرد روبالا یاپایین ببره.اگه من لیاقت ندارم باید اونو درخودم به وجود بیارم.اگر لیاقت چیزی رونداشته باشیم 1.خدا اونو وارد بازی زندگیمون نمیکنه 2.میخواد بهمون بگه که توباید درحد لیاقتت زندگی کنی ولیاقتت روببر بالا.ولی همیشه افزایش ظرفیت برای دریافت لیاقت بیشتر وداشتن چیزهای بهتر سخته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ما ادمها به مدل بدون دغدغه زندگیمون عادت میکنیم.بعد توقع داریم جامعه بهترینهارو بهمون بده ترافیک نداشته باشیم وآب و برق بهترینهاباشد!!!!!!!!!!!! الله علم                                                                                      

کنگره ودرسهاش

 سلام.شاد و پر از نورخدا باشید چهار روز کنگره راینولوژی بود و من عضو کمیته اجرایی کنگره بودم.خیلی خوب بود کلی چیز یاد گرفتم. خدای مهربون بازم یک طوری مهره ها روکنارهم چید که من بدونم چه چیزهایی روباید توکارها ورفتارهام تغییر بدم.خدای مهربون ازت متشکرم: بابت مطالب علمی، مطالب معنوی وتفکری، بابت دوستهای جدید، بابت سالن، بابت تمام تکنولوژی که ازش استفاده کردیم، لب تابم که خیلی کمکم کرد تا کلیپ    و فیلم باهاش ساختم، از معاونت درمان دانشگاه شهید بهشتی وتهران و............که اگر بخوام اسم ببرم حوصله همه سر میره. 

خدایا کمکم کن تا هیچوقت از آموختن خسته نشم، خدایا کمکم کن تاچیزهایی رو که یاد میگیرم فراموش نکنم، خدایا کمکم کن تا بتونم اونهارو به دیگران منتقل کنم، خدایا هرجایی یادم رفت(که اینهارو فقط به واسطه قدرت تو به دست آوردم واگه تو نباشی هیچی نیستم)بهم یادآوری کن ولی ملاحظه منم بکن که خیلی کوچیکم و هنوز اونقدر بزرگ نیستم که تحمل سختیهای بزرگ رو داشته باشم. خدایا کمکم کن تا از چیزهایی که بهم یاد میدی درست استفاده کنم واونا موجب غرور وخودپسندی من نشن. آخه من یک انسانم و دچار نسیان میشم واگه بایک چیزی انس بگیرم به راحتی کنارش نمیزارم خدایا کمک کن که بنده توباشم نه بنده خواسته هام.

                                                                                                 

نظریه ریسمان

مقدمه:
پیش از این کوچکترین ذره تشکیل دهنده اجسام را اتم می دانستیم؛ بعداً ذرات ریزتری مثل الکترون و پروتون هم کشف شدند؛ اما دانشمندان امروز عنوان می کنند که خود این ذرات از ذرات ریز تری به نام کوارک تشکیل شده و کوچکترین ذره ای که امروز از آن نام می برند String یا ریسمان می باشد که تحت عنوان String theory مطرح می باشد... حال ببینیم خدا چگونه در قرآن نظریه فوق را بیان کرده که تا به امروز ساده از آن می گذشتیم!!

شرح:
در نظریه ی ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم (1) که این رشته ها مانند سیمهای گیتار یا طناب در نظر گرفته می شوند با این تفاوت که در فضا شناورند و همیشه در حال حرکت موجی شکل هستند.

حال اگر دو سر طناب را بگیریم و یک حرکت موجی در آن ایجاد کنیم چه چیزی دده می شود؟ مشخصاً همان طناب در حال موج زدن! که اگر در این موج دست ببریم طناب به دست ما گیر میکند و از حرکت می ایستد!

حالا اگر سرعت موج را مرتباً بیشتر کنیم دیدن طناب برای ما سخت تر و سخت تر میشود اما هنوز اگر در این موج دست ببریم طناب به دست ما گیر میکند و از حرکت می ایستد!

ولی اگر سرعت طناب را بسیار بسیار زیاد کنیم مثلاً نوسان این طناب را به 9999999999999999... هرتز برسانیم دیگر اگر دست را به طرف طناب ببریم این طناب 9999999999999999... بار در ثانیه به دست ما برخورد می کند به طوری که ما در پیش روی خود یک دیوار میبینیم چون در این حالت نمی توان بین دامنه های موج این طناب دست برد و سرعت نوسان طناب از سرعت واکنش حواس ما هم فراتر رفته است!!!!

ولی اگر دوباره سرعت کم شود دوباره همان طناب دیده می شود!

این همان چیزیست که در تئوری ریسمانها اتفاق می افتد. با توجه به این مطالب ماهیت هر جسمی از رفتار این ریسمانها حاصل می شود مثلاً:
 کوه ، کوه نیست مگر جسمی که خداوند به ریسمانهای(string) تشکیل دهنده ذرات بنیادین آن فرمان حرکت با نوسان بسیار بالا را داده به طوری که چشمان ما خود ریسمانها را دیگر نمی بیند و هیچ جسمی از دامنه موج های این ریسمانها عبور نمیکند!

 خدا در سوره النمل- آیه88 در این مورد می فرماید:وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ
کوه‏ها را مى‏بینى‏، و آنها را ساکن و جامد مى‏پندارى‏، در حالى که مانند ابر در حرکتند؛ این صنع و آفرینش خداوندى است که همه چیز را متقن آفریده‏؛ او از کارهایى که شما انجام مى‏دهید مسلّماً آگاه است‏!  

برگرفته از:http://freehand.parsiblog.com

 به نقل از : http://iranphysics.persianblog.com/1385_9_IRANPHYSICS_archive.html
دیگر منابع : http://cph-theory.persiangig.com/L402-nanohasteh.htm
و مباحث علمی جناب آقای دکتر صحافی

یادداشت روز

عاشق کسی میشم که لایق عشق باشه نه تشنه عشق.چون تشنه یک روز سیر میشه