یادداشتی برای خودم

سلام.دختر کوچولو. خوبی؟! 

مثل چند سال اخیر روز تولدم۲۸تیر را به خارج از تهران رفتم.کلی برای سالی که پیش رو دارم نقشه کشیدم که امیدوارم بتونم بهشون عمل کنم.هرسال این روز برای من خیلی مهمه مثل بچه ها از اومدنش خوشحال میشم و مثل بزرگترها از اینکه بزرگ شدم ناراحت میشم.ولی هر سال از اینکه این اشتباه بزرگ را کردم و به روی زمین آمدم احساس خوبی ندارم البته بلافاصله به خودم میگم باید از اینکه خدا بهت اجازه داد بیایی روی زمین ممنون باشی فقط باید یادت باشه که برای ترویج عشق الهی اومدی وبرای یادآوری وجود او پس هر لحظه با این آگاهی پیش برو.البته خدایا تو که میدونی خیلی وقتها یادم میره وغرق در روز مرگی دنیا میشم 

خیلی از اتفاقهای مهم زندگی من روز تولدم شکل میگیره.سال ۸۲ بزرگترین اتفاق زندگی من که بسیار شادی آفرین بود توی این روز شکل گرفت خدارو شکر! هر چند که پایان به ظاهر خوشی نداشت.  

روز تولدم احساس میکنم واقعا همین الان بدنیا اومدم بعد خودم رو مرور میکنم.سعی میکنم خطاهای خودمو ببخشم و مثل یک بچه یک روزه نو و تازه باشم.

سعی میکنم کنار دریا یا رودخونه باشم امسال به قوه الهی در کنار دریا بودم.دریا با موجهای سنگینش من رو به درون خودم میبرد.اینکه یک حرکتی از دور دورها شکل میگرفت وبعد بقیه قطرات با اون هماهنگ می شدند و بعد با هم یک جوش و خروش زیبا پدید میاوردند بعد آروم    می شدند و دوباره.... عجب قدرتی! خدایا ما آدمها رو هماهنگ کن که مثل قطره های دریا برای تو و در راه تو هماهنگ بشیم.احساس خوبی داشتم خدایا امسال اگه بهم فرصت زندگی بدی چند تا کار مهم برای خودم نوشتم.البته باید خیلی بهم کمک کنی آخه من مثل تو کسی رو سراغ ندارم که ازش کمک بخوام.دوست دارم سال دیگه روز تولدم با خوشحالی تموم بگم خدایا مرسی که کمک کردی برنامه هام رو عملی کنم.خدایا دوستم داشته باش امشب بغلم کن و تا صبح نوازشم کن آخه من همش یک روز که به دنیا اومدم.این روز و سال آینده را برای خودم مبارک وپر از برکت الهی میبینم. 

نظرات 5 + ارسال نظر
ندا جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:30

سلام گلم تولدت مبارک منو ببخش که دیر گفتم ولی یادم بود.

ندای عزیزم مرسی منم به جای تو خودم به خودم تبریک گفتم!!!!!!! وقول میدم که روز تولد تو اولین کسی باشم که بهت تبریک میگم

سیا جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:32

سلام مثل همیشه ۲۸تیر برای من یک رنگ دیگه بود وقتی یاد این می افتم که چقدر خاطره های خوب ازاین تاریخ دارم دوست دارم سالی دو سه بار تکرار بشه.البته بنده حضورا تبریک گفتم ولی الان به ژرفا سر زدم بازم میگم تولدت مبارک الهی سیصد ساله بشی

الهی در کنار شمانازنینها که هیچ وقت فراموشم نمیکنید.ولی اگه ۲۸تیر چند دفعه تکرار بشه من تند تر بزرگ نمیشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//

تنها یادگار عشق جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:37

سلام نازنین ترین، مهربانترین، زیباترین نشان خدا وقتی یاد لبخندی که همیشه بر لب داری می افتم برای دیدنت دلم پر میکشد.نمیدونم هنوز هم مثل اونموقع ها روز تولدت همه دنیارو به سرت خبر میکنی یانه؟نمیدونم خودتو لوس میکنی وبا لهجه کودکانه باهمه حرف میزنی یانه؟حالا فرسنگها از تو فاصله دارم ولی هنوزهم دلم برایت تنگ میشه ودوست دارم نگاه نافذت رو ببینم صدای مهربونت رو بشنوم ولبخندت را لمس کنم. فرشته کوچولو به خدا میسپارمت مثل همیشه

شلام خب راستچو بخوای هنوزم همونقدربچه و لوسم.
دلم برات تنگ شده یادته چقدر خوش میگذشت امیدوارم همیشه شاد وسر حال باشی هرجای دنیا که باشی فرق نمیکنه

مسلم یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 00:01

سلام
تولدت مبارک باشد

مرسی الهی برکت در جای جای هستی وبرای همه باشه

ناصر یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 22:10

چند روز پیش تو دوباره پا به زمین گذاشتی تو از آینده آمدی برای نجات قرن ما باورت خواهیم کرد.دختر جذاب خدا به زمین به خاک به پرتاب به هیچ به ناکجا خوش آمدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد