میروبم

 

 

هرگز نمیدانیم که می رویم

وقتی روانه ایم

در به شوخی میبندیم

سر نوشت به پی ما می اید

وکلون در ر امی اندازد

وماا رادیگر دیداری نیست.  

 

We never know we go

When we are going

We jest andshut the Door

Fate-following

Behine us bolts it

And we accost no more

 Emily dickinson 

 

 

 نمیدونم درو  کی بست؟ خودم یا بقیه؟ ولی گله از هیچ کس نیست فقط دلتنگی ها اذیتم میکنه.و فکر اینکه اونیکه رفته تو قالب روح میتونه منو ببینه ولی من نمیتونم ببینمش. 

وقتی دلتنگش میشم میرم قرار گاه مون و من پشت در اونقدر منتظر میمونم تا دست سرنوشت یا شاید خدای مهربون من رو هم یک روزی به خونه پیش خودش ببره.خیلی خوبه که حداقل روحش رو حس میکنم.امروز توی بهشت زهرا وقتی عود روشن کردم فکر میکردم روبروم نشسته وداره نگام میکنه.بعد لبخند زدم وگفتم: 

حالا مایک خلوت گاه داریم که هیچکس توش وارد نمیشه من میتونم اینجا ساعتها باهات حرف بزنم بدون اینکه کسی مزاحممون بشه.تو میتونی اشکهامو پاک کنی و نوازشم کنی.باشه اگه من نمیبینمت تو که منو میبینی!همیشه که نمیشه هر چی من میخوام بشه.تو بازی رو بردی  

ولی من هنوز باید اینجا باشم قول میدم قوی و قدرمتند باشم.یاد خاطره های خوبمون میافتم و میخندم بعد انرژی میگیرم بعد یاد ماموریتی که روی زمین دارم میافتم بعد بلند میشم پرانرژی تر از همیشه راه می افتم.خوب باشه که روحی! میدونم که خدای مهربون میزاره بهم کمک کنی. تو هم که عاشق موفقیت من بودی پس راه بیفت بریم.خدایا میشه تو هم بیایی؟ما بدون تو کجا بریم؟خدایا هیچ کدوم از بنده هاتو تنها نزار خدارو شکر تو اونقدر بزرگی که به همه ما میرسی تازه همه درهای بسته ی دنیا رو هم میتونی باز کنی.

نظرات 10 + ارسال نظر
سیا جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 22:12

اینو تقدیم میکنم به عزیزترین کسی که تیوی زندگیم دیدم وباهاش روانه شدم.و سرنوشت کلون درب را بروی مابست.

سلام مرسی که اومدی.
امیدوارم توی مسیر سبز زندگی دوباره بهم برخورد کنید و راهی شین تا به سر منزل مقصود.

راهی جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 22:15

سلام فرانک عزیزم نمیدونم کی و چرا این رو نوشتی.فقط بگم خواهر نازم دوست دارم وبدان که شاید خیلی ها برن وپشت در بمونن ولی یک جایی توی راه منتظر میمونند تاما بهشون برسیم دیر نیست اونروز.صبرکن.

سلام راهی
این شعر قشنگ رو توی روزهایی دیدم که یکی از بهترینهای هستی منو تنها گذاشت و رفت.

اجادسا شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:56 http://ajadesa.blogsky.com

سلام فرانک جان خوبی؟؟؟
فرانک جان وقتی اومدم دیدم نتوستم طاقت بیارم چون همش تو رو شاد دیده بودم شر منده که نظری ندارم
امیدوارم به فرانکی که میخوای برسی برسی تا دیگه هیچی نتونه باعث ناراحتیت بشه امیدوارم منظورم فهمید باشی

در هر صورت دوست ندارم یکی از بهترین دوستامو اینطوری ببینم

فعلا

موفق و سبز و البته شاد باشی

سلام دوست عزیزم مرسی که اومدی.
مرسی از دعاهای خوبت.
مرسی که بهم سر میزنی
آره من شادم مثل همیشه آخه ما آدمها به خاطر خدا هم که شده نباید ناراحت باشیم اگه مقاله دارایی هارو خونده باشی توش نوشتم که خدا برامون هورمون ناراحتی نیافریده ولی بعضی وقتها دلتنگی میاد به سراغمون دیگه.تاوقتی که بیشتر تمرین کنیم تا هیچوقت دچارش نشیم.
بازم مرسی

سیدعلیرضاعظیمی شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:14 http://oneofthemessengers.blogspot.com

سلام فرانک جان. دلت پر نور، چرا ناراحتی مگه ما همراهات نیستیم، بین ما یه خط تلفن فاصله است (البته به خرج خرج خودت D:). می دونم که تو قوی تر از اونی هستی که نوشتی. خدا هست، اون روح مهربون (مجهول؟؟؟) هست ما هم هستیم. همه با همیم.

سلام مرسی علیرضا جان.
الهی که سیصد سال طبق قرارمون زنده باشی.
احساس دیگه بعضی وقتها به شکل ناراحتی جریان پیدا میکنه.
یه تکنیک هم نوشتنه تا ازش رها شی.
مرسی که اومدی.

صدف شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 18:02

ففری سلام خوبی؟
زندگی،نفس من،قشنگم........یادته؟
وقتی نوشتتو خوندم تنها چیزی که یادم اومد روزی بود که دوتایی سوار اسب شده بودید یادته؟تمام مانژو اول یورتمه رفتید بعد هم از روی مانع....یادته ازتون عکس گرفتم؟یادته گلهاتونو دادم اسب یاشار خورد؟
منهم نمیتونم اشکهامو کنترل کنم چه برسه به تو!!!
ولی تو خیلی مقاوم تر از این حرفهایی. برو دختر بتاز زندگی نمیتونه تورو از رفتن باز بداره بپر از این مانع هم بپر.از اون قهرمان باید یاد میگرفتی که چطور موانع را بپری.حالاهمه باهم تکرار میکنیم:آهای زندگی با ما نجنگ کم میاری.آهای غم وغصه کار ناری ماکه باتو کار ناریم.
خداوند قرین رحمتش کنه.

سلام صدف جونم مرسی که با یاد آوری خاطراتش، توی ذهنم روزهای خوبمون رو زنده کردی.
یادته داد میزد بتاز سایلان(اسم اسب)بتاز ما از زندگی جلو میزنیم بازهم جلو زد و زندگی جاموند و اون رفت.
آره حالا ما باید داد بزنیم که آهای زندگی با ما نجنگ ما یک خدا داریم ویک تنه میتازیم.
برای او سفر خوب و پر برکتی آرزو کنیم و برای خودمون هم همیننطور

ماندانا شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 18:35

چه آهنگ قشنگی این به خاطر رمضانه یا به خاطر عشقت؟
نمیدونم ولی من هیچوقت از خوندن این چیزها ناراحت نمیشم این لوس بازیها چیه عشق چی چیه؟خودتو بچسب

مرسی که نظرتو گفتی این آهنگ مال سامی یوسفه و به خاطر هیچ چی نیست فقط به خاطر اینکه دوستش دارم

صدف شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 18:35

امییییییییییییییییییییییییین

اجادسا یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:36 http://ajadesa.blogsky.com

سلام فرانک جان ممنون از توضیحاتت حرف از خدا شد منم با یه آپ از خدا به روز شدم منتظرتم زودی بیا خوشحال میشم

رضا سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:17 http://giveup.blogfa.com

سلام مرسی که بهم سر میزنی
مبارک باشه که کسی از نزدیکانتون به خدا پیوسته و...
شاد باشی و همونطور که دوست داری پرتوان
کمه اگه بگم منم دعا کن چون خیلی بزرگتر از اونی که یک نفر رو دعا کنی هممونو دعا کن مرسی

سلام رضا جان
مرسی از این همه بزرگواری.متشکرم بله، الهی سفرش پربرکت باشه
توی دل بزرگ خدا اگه یک جای کوچولو داشته باشم میگم خدایا دعاهای بندگانت را اجابت کن چون تو تنها کسی هستی که ماداریم البته تو نیک میدانی که چگونه به خیر اجابت کنی.

محبوبه پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 http://www.niloofarane2007.blogfa.com

خدا به همان رنگی هم هست که تو می بیینی هرجا که باشد همان رنگی است که لازم است، در پرتغال نارنجی است در لیمو زرد است در نور سفید است و در تو به هزاران رنگ اصلاً به رنگ هایی است که چشمان تو برای دیدنش به اندازه کافی مسلح نیست، هرچه باشد تو که چشمانت به تیزی عقاب نیست تو که چشمانت به اندازه مگس پرتعداد نیست حتی طوری ساخته نشده که بتوانی همه رنگها را ببینی حتی احتیاج هم نداری که بدانی به چه رنگ هایی در می آید شاید حتی اگر لازم باشد بیرنگ بیرنگ است گاهی پررنگ است گاهی کمرنگ است گاهی همه رنگ است من او را به رنگ های مختلف دیده ام

رنگ سبزش را بیشتر از همه رنگها دوست دارم .

فرانک عزیزم سلام

دوست با محبت من آرزومند تمام آرزوهای عزیزت هستم . به خدا می سپارمت .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد