رفتن

فرصتی برای آمدن و ماندن نیست  

من و تو باید برویم  

تا ابد تا بینهایت تا خانه 

حٌرم نفسهایمان شب سرد  

                             را میشکند 

تا خدا باید قدم زد 

تا بهار انتظار

تا تولد رسالتی که آبستنیم 

خبر رفتن و رسیدنمان  

هستی را از بیخبری نجات میدهد 

آواز عشق در پسکوچه هامان سر میدهیم   

باید رفت  

برای ماندن، فرصتی نیست 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد