بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و سلامتی الله در ما جاری باشد. اول میخوام از سونیتای عزیزم که مرا تشویق به نوشتن میکند تشکر کنم.
بعد هم به قولی که چند وقته پیش داده بودم عمل کنم و در مورد نگاه دیگران و تاثیرات آن در زندگی مان بنویسم.
هر کدام از ما اگر یک روز خود را بررسی کنیم می بینیم که صدها رفتار و کردار و فکر داشته ایم که درصدی از آن به خاطر نگاه و نظر دیگران بوده است. مثلا نوع لباس پوشیدنمان، حرف زدنمان، خندیدنمان، کار کردنمان و.......
آیا اینکه ما در تمام کارهایمان نگاه دیگران را در نظر داریم خوب است یا بد؟کجاها باید نگاه دیگران را درنظر بگیریم کجا نباید توجهی به نگاه دیگران داشته باشیم؟ مثلا فلان مهمانی لباس تکراری نپوشم بقیه چی میگن؟ میگن نداره و.......
دختر باید سنگین باشه (بالای صدکیلو) وگرنه میگن جلفه.
نباید همیشه بخندی باید جدی باشی تا بگن یک مدیر موفقی.
به بچه نباید رو داد و.......
اینها بد هستند یا خوب؟
هر کدام از ما در زندگی هدفها و برنامه های خاصی برای خودمان داریم که اگر آنرا با مطالعه و درست انتخاب کرده باشیم خیلی برایمان مهم است. هر کدام از ما یک طرح الهی و یک ماموریت داریم که برای آن به روی زمین آمده ایم. گاهی نگاه دیگران و نظرات آنها ما را از مسیر زندگیمان دور میکند.
موقع انتخاب رشته برای بعضی از دوستان پیش می آید که رشته ی انتخابی شان را به خاطر دیگران و برخلاف علاقه شان انتخاب میکنند و کل زندگی خود را از دست میدهند.
کمی فکر کنید شما در کدام قسمت زندگیتان تحت تاثیر دیگران هستید؟حالا بیشتر فکر کنید چرا تحت تاثیر دیگران هستید؟
اگر در اسارت نگاه دیگران باشیم آسیبهای زیادی می بینیم که در ذیل به چند تا اشاره میکنم
اگر خوب دقت کنیم؛ جاهایی که نگاه دیگران روی ما موثر است جاهایی است که ما کمبود عزت نفس داریم و خودمان را به اندازه کافی دوست نداریم. مثلا به مهمانی دعوت می شویم با اینکه خیلی کار داریم و برنامه ریزی کرده ایم فقط به خاطر اینکه دیگران حرفی نزنند حتما به مهمانی می رویم درصورتیکه در مهمانی هم تمام مدت استرس داریم و راحت نیستیم ولی تظاهر به خوب بودن می کنیم. درصورتی که اگر کمی بیشتر خودمان را دوست داشتیم و عزت نفس داشتیم مودبانه عذرخواهی می کردیم و مهمانی رابه تاریخ دیگری موکول می کردیم.
بعضی از علل زندگی کردن بر اساس نگاه دیگران:
خوب قطعا وقتی دلایل مشخص باشد راهکارها هم مشخص است:
اولین راهکار تمرین خویشتن دوستی است و نوشتن نامه های عاشقانه برای خود
دومین راهکار استفاده از باورهای درست، سازنده و قوی مثل: من به خاطر رضایت جلب خداوند و نفع رسانی جمعی و طولانی مدت و خدمت به مخلوقات زندگی میکنم و نه به خاطر سلیقه ها و حرف مردم
سومین راهکار آگاهی به خطاهای شناختی (مثل ذهن خوانی و حدس زدن و برداشتهای اشتباه از نگاه دیگران در مورد خودمان) به مقاله خطاهای شناختی در همین وبلاگ مراجعه کنید
چهارمین راهکار قطع نمودن فشار ذهنی و توهمی نگاه دیگران با فکر نکردن به نگاه و فکر دیگران
پنجمین و موثرترین راهکار: زیستن بر اساس رضایت الله و حرکت در مسیر الهی
وقتی بدونیم از زندگی چی می خواهیم و دنبال چی هستیم دیگه تحت تاثیر دیگران قرار نمی گیریم. ولی آیا اینکه به دیگران هیچ توجهی نکنیم و هر کاری دوست داشته باشیم انجام بدیم درسته؟ حقوق دیگران را به خاطر خودمان زیر پا بگذاریم درسته؟
پس راهکار صحیح چیست؟
مفهوم حقیقی رهایی از نگاه دیگران به معنای زیستن بر اساس معیارها، اصول و ارزشهای فردی و زندگی به هرشیوه ای که دلخواهمان است نمی باشد، چرا که اینطوری احتمال آسیب رساندن به دیگران و عدم رعایت حقوق آنها و عدم رضایت الله بسیار وجود دارد و این دام و اسارتی بدتر از قبل است.
مفهوم حقیقی دوری از نگاه دیگران:
یعنی زیستن براساس معیارها و ارزشهای الهی ، صحیح، جامع، برنده - برنده جمعی و طولانی مدت
یعنی زیستن برای جلب زضایت الله، زیستن در مسیر تحقق رسالت الله
زیستن برای خدمت به مخلوقات پروردگار
اجازه ندهید که دیگران برای زندگی شما فکر کنند و تصمیم بگیرند. سه حالت بیشتر وجود ندارد در بسیاری از مواقع شما درمورد فکر و اندیشه دیگران دچار اشتباه و قضاوت شده اید و اصلا ایشان در مورد شما فکری نمی کرده اند.
در بسیار ی از مواقع افکار ایشان به شما صدمه ای نمیزند
در مواردی هم که فکر و کلام دیگران احتمال آسیب رساندن دارد شما آنطور عمل کنید که رضایت الله و منافع جمعی و طولانی مدت را کسب نمایید و نه ترسیدن از آسیب مخلوقات
اگر در جستجوی رضایت خدا باشید او خودش از شمامراقبت می کند. راستی چند درصد از رفتارهایمان به خاطر جلب رضایت الله هست؟ گاهی در بعضی مواقع نگاه دیگران خیلی مهمتر از نگاه الله است. لحظاتی که حقوق عده ای را برای داشتن مادیات بیشتر زیر پا میگذاریم تا در نظر عده ای دیگر با پولهایمان بهتر جلوه کنیم آیا فکر می کنیم که در نظر خدا چه جلوه ای داریم؟
آیا در جایی که برای مژه برهم زدنی محتاج خداوند هستیم به رضایت او فکر می کنیم یا اینکه به دیگران فکر می کنیم که برای راضی کردنشان چه کنیم؟ و یا برای در امان بودن از حرفها و نظراتشان چگونه رفتار کنیم؟!
کمی تامل نیاز است برای رهایی از اسارت
سلام به فرشته ی سپید پوش
از اطلاع رسانی شما متشکرم .
متشکرم خاله جون من که عاشقه نوشته هاتم
با آرزوی سلامتی و شادی برای شما
سلام مرسی که اومدید مرسی که هنوز یاد ماهستید مرسی که مرا درک میکنید و مرسی که هستید.
سلام فرانک عزیزم..ببخش زیاد پیشت نیومدم از این به بعد تنهات نمیذارم...
سلام تاثیر نگاه دیگران یه طرف تاثیر نگاه خودمون به خودمونم یه طرف
پر از نور باشی
سلام فرانک جون !دلم خیلی برات تنگ شده . منم دوباره برگشتم خیلی وقت بود که به وبلاگ نویسها سر نزده بودم.
مرسی از اینکه قلبتون اینقدر بی آلایش و صافه
فرانک حان با یه شعر به روز هستم
اگه افتخار بدی بخونی ممنون مهربونی تم
در ضمن به دوستا سلام برسون لطفا
من هنوزم مدیون شما هستم
سلام طبق معمول شما چند قدم از من جلوتر هستید
دوست مهربان من نمیتونم صفحه ی وبلاگتان را باز کنم نمیدونم مشکل چیه ولی خیلی خوشحالم که اینجا اومدید
لطفا برای من دعا کنید تا خداوند مرا کمک کندو در راه خودش بودن و ماندن را به من عطاکند.