مطبخ حاج حمید

سلام تهرانیها. چند وقت قبل یک مطبخی توی تهران افتتاح شد که من در مراسم افتتاحیه حضور داشتم غذا فوق العاده عالی بود پیش خودم گفتم خداکنه تا آخر کارشون کیفیت غذاشون همینطوری باشه. 

چند روز پیش رفته بودم چیذر خونه ی یکی از دوستام گفت برای نهار از حاج حمید غذا بگیرم؟ گفتم آهان همون که خرداد افتتاح شد گفت آره. گفتم توی مراسم افتتاحیه اش بودم غذاش خوبه. گفت عالیه!!! باقالی پلو سفارش دادیم که جاتون خالی خیلی خوشمزه بود. وزن گوشت و مرغ را داخل منو مینوسند و همش گوشت است بدون هیچ سویایی برنج هم ایرانی بود. تزیین غذا هم خیلی خوب بود.خلاصه گفتم چیز خوب را باید به دیگران هم توصیه کرد آدرس وبلاگشون رو توی لینک هام گذاشتم تا اگه خواستید بریدآدرس و شماره بردارید و غذا سفارش بدید.مطمئنم پشیمون نمیشید. خوش بحال مردم منطقه چیذر و شریعتی

آموزش

سلام امروز روز آخر کلاس بود بچه ها مثل همیشه نبودند بیشتر درس خوانده بودن انرژی بیشتری داشتند و بیشتر از قبل صمیمی بودند. (همیشه آشنایی یک اتفاقه ولی خداحافظی یک قانون)نمیدونم اینو کجا خونده بودم ولی هر وقت میخوام از کسی خداحافظی کنم یادم می افته. 

جالب بود من بازهم بدون اینکه فکر کنم که کلاس فقط داروشناسی است به بچه ها مفاهیم معنوی منتقل کرده بودم با بچه ها در مورد راهکارهای موفقیت حرف زده بودم و بازهم روز آخر تازه بچه ها یک کم از حرفهارو جدی گرفتند و تمرین کرده بودند. خداروشکر چون همین یکذره ها کلی زندگی هامونو تغییر میده. از تک تکشون چیز یاد گرفتم و امیدوارم که در موردشون کوتاهی نکرده باشم و اکثر چیزی رو که لازم بود بدونند بهشون گفته باشم.آموزش دوست داشتنی ست چون بیش از اون که دیگران یاد بگیرند خودت یاد می گیری.توی کلاس دوتا رویا داشتیم و برام جالب بود شاید پیغام خدا این بودکه بیشتر باید روی تصاویر ذهنی و رویاهام کار کنم.یه سعیده داشتم که فهمیدم کلاس مبارک و خجسته خواهد بود.یک سکینه داشتیم که برام این پیغام را داشت که باید آرامش خودم را بیشتر و بیشتر کنم.(الا بذکر الله تطمئن القلوب).زهره هم که به معنی شکوفه است پس پیغام خدا این بود که به شکوفایی استعدادهای این بچه ها دقت کنم که البته با وجود ویدا و معنی اسمش (آشکار) پیدا بود که باید جدی تر به پیغام خدا فکر کنم. 

(ویدا، سکینه، رویا به توان دو، زهره)  آشکارا خداوند میخواست که من در کمال آرامش با تصاویرو رویاهای مبارک وخجسته بچه هارا به سمت شکوفا شدن هدایت کنم. 

خدایا تو را سپاس که این فرصت را برایم فراهم کردی. خدایا متشکرم که دوستانی بسیار خوب به دایره ی دوستان اضافه کردی. خدایا متشکرم که به من توان دادی با وجود شرایط فیزیکی ام بتوانم کلاسها را برگزار کنم. خدایا بچه ها رو کمک کن تحت محافظت خودت نگه دار تا بتونن پله های موفقیت رو با تو گام بردارند. آمممممممممممممممیییییییییییییییییییییییییییین 

ماه رمضان

بازهم باید با شدت بیشتری حواسمان به نفسمان باشد تا شاید این تمرین مارا به روح پاکی خدا در اختیارمان قرارداده بیشتر نزدیک کند. جالب است اول خودمان را دور میکنیم بعد تلاش میکنیم نزدیک شوم. هنوز نزدیک نشده بازهم دور میشویم. 

رمضان امسال میخوام یاد بگیرم............................. 

رمضان امسال میخوام رفتار بد.....................را کنار بگذارم 

رمضان امسال میخوام هر روز با نوشتن یک نامه به خدا تعهد بدم که ......................

من امشب مینویسم برای خودم، تا شاید بیشتر عمل کنم تو هم بنویس. 

نوشتن عالی است خداوند هم هر چیزی را که میخواست تجلی دهد با کلمات تجلی میداد ۷ انفال 

امشب بنویسیم و تعهد بدهیم شاید فرصت زندگی در روی زمین کم باشد.