تولد

سلام به همه ی دوستای خیلی خوبم که با وجود اینکه من نبودم بازهم به اینجا اومدن و به من سر زدند مرا ببخشید ولی واقعا نمیرسیدم.دلم برای همه تنگ بود. 

امشب شب تولد منه و من با دوتا از دوستای عزیزم که یکیشون برای دیدنم از اصفهان اومده بود رفتم شام بیرون بعد هم پارک پرواز و در تمام مسیر به آهنگ شهرام شکوهی گوش کردیم. 

دو تا ۱۹سال گذشته در چنین ساعاتی من داشتم آخرین لحظات زندگی عاشقانه ی جنینی رو طی میکردم و فردا صبح چشمم به دنیا باز میشه. دنیا برام جالب بوده و با چشمهای گشاده برخلاف بچه های دیگه ساعتهابیدار موندم و دنیا را تماشا کردم. بگذریم! دمه خدا گرم که اجازه داد تا منهم بیام و این دنیا رو تجربه کنم و چه تجربه ی زیبایی با همه ی دردهایی که داشت زیبا بوده خدایا بعد از اینشم تو برام به بهترین شکلها خلق کن. 

امروز صبح قبل از رفتن به سرکار رفتم بهشت زهرا، سر خاک کسی که میدونم اگه بود اولین نفری بود که بهم تبریک میگفت کسی که باهاش عشق رو شناختم. کسی که عشق خدارو دوباره و دوباره برام زنده کرد. کسی که با لبخندها و اشکهامون عشقو رو باهم تقسیم کردیم. جالب بود وقتی رسیدم محل کارم اولین تبریک رو مادر این عزیز بهم گفت. خیلی خوشحال بودم همه ی روز فکر میکردم کنارمه. بعد هم که جاتون خالی از درو دیوار کادو و گل و پیام. وای خدای من شکرت که منو لایق میدونن و اینهمه لطفشونو نثار من میکنند خیلی وقتها فکر میکنم که خدایا چقدر تو بهم لطف داری. حالا هم که اومد دیدم خدایا چقدر دوستان مرا شرمنده کردند نزدیک ۳۰تا کامنت که از همه ی دوستان واقعا متشکرم.حالا هر کی این متنو بخونه میگه چه از خود راضی دوتانوشابه و کیک و از این حرفها واسه خودت دستوپا کن.ولی واقعیت ماجرا اینکه من در سن ۱۶سالگی مرگ را تجربه کردم و خداوند فرصت دوباره ای برای زندگی به من داده واسه همین همیشه روز تولدم برام یادآوری کننده ی این موضوعه که قدر لحظاتی که خداوند بهت هدیه داده تا از اونها برای راه خودش استفاده کنی بدون. زندگی خیلی کوتاهه خدایا کمک کن همه ی لحظات عاشقانه در خدمت تو و بنده های تو باشیم که به قول شمس وقتی کعبه را برداری آدمهای اینطرف به آدمهای اونطرف سجده میکنند و برعکس! هروقت خدارو در انسانهای دیگر دیدی و از خودت برای خدا گذشتی حج اتفاق افتاده

نظرات 4 + ارسال نظر
فرا چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:29

مهدی عزیزم میدونم که برام نظر میزاری مرسی از تلفنت
شوک لذت بخشی بود.مرسی که یادم بودی مرسی که یادم هستی. امیدوارم دلتنگیها خیلی زوود تموم شه.

رویا چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:37

استاد سلام تولدتون مبارک عاشقتونم زندگیمو دگرگون کردید.
منو اشکان و سعیده و لیدا و رویا۲ عاشقانه بهتون تبریک میگیم و میگیم الهی سیصد ساله بشین
تولد تولد شمعها رو فوت کن

مرسی عزیزم دیدن موفقیت شما ها برای من هر بار تولدی دوبارس امیدوارم که هر روز قویتر از قبل پیش برید و بازهم کنار هم رشد کنیم

مهدی چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:38

سلام من که هنوز زنگ نزدمتولدت مبارک.با بهترین آرزوها

سلام مهدی جان منظورم تو نبودی یک مهدی دیگه که اونور دنیاست. مرسی از تو که همیشه یادمی.امیدوارم همه چیز عالی باشه

ندا جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:22

استاد عاشقتم. تولدتون مبارک منو ببخشید اینهمه تاخیر داشتم درگیر امتحانات بودم.
استاد مرسی که هستی. خدارو شکر که مسیر زندگیمو عوض کردی.
خدارو شکر که بهم یاد دادی هدفمند باشم.
به محض رسیدن به تهران میام دیدنتون.

سلام دخمل ناز.
مرسی از تبریک. امیدوارم که امتحاناتتو خوب داده باشی و همه چیز عالی باشه. منتظر خبرهای خوب تو هستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد