-
شادی ساده
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 02:08
اینجا هوولر است. امشب باران میبارد. دلم گرفته است. دلتنگم برای کمی شادی بادکنک آبیم را برمیدارم باهم میرویم بیرون ساعت کمی مانده به نیمه شب روبروی هتل یک پارک است. هیچکس در خیابان نیست همه از باران و خیس شدن فرار میکنند درآغوش نیمکتی مینشینم باران لمسم میکند اول ارام آرام سکوت مرا که میبیند شدتش را زیادتر میکند باد...
-
خدایا از کارت دست نکش
سهشنبه 28 آذرماه سال 1391 08:36
آهنگری بود که پس از گذران جوانی پرشر و شور تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سالها با علاقه کار کرد. به دیگران نیکی کرد؛ اما با تمام پرهیزکاری زندگیش چیزی درست به نظر نمیآمد. حتی مشکلاتش مدام بیشتر میشد! روزی، دوستی به دیدنش آمده بود. پس از اطلاع از وضعیت دشوارش به او گفت:«واقعاً عجیب است! درست بعد از این که تصمیم...
-
دیدن نعمت ها
سهشنبه 21 آذرماه سال 1391 09:35
سلام آیه ی ۴۰ سوره بقره را دیدید؟ جمله ی اذکروا نعمتی یادکنید نعمتهایم را! یک ورق برداشتم و نوشتم نعمتهایی که الان توی زندگیم دارم: ۱. قلمی که باهاش مینویسم ۲. کاغذی که روش مینویسم ۳. کتابهایی که دارم ۴. لب تابم ۵. دوربینم ۶. موبایلم ۷. مبلمانم ۸. تختم ۹.لباسهام....................... ............... ۱۰۰ . قاشق و...
-
درختان
یکشنبه 14 آبانماه سال 1391 18:23
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام متشکرم که وقت گذاشته و این مطلب را میخوانید.نکته ای را که میخواهم بنویسم شاید خیلی ساده باشد ولی مرا به حیرت واداشت.امروز داشتم به درختان نگاه میکردم.نکته ی به ذهنم رسید روی کره ی زمین همه چیزهایی که خداوند آفریده تحت تاثیر جاذبه ی زمین قرار دارد و همه چیز به سمت پایین کشیده میشود ولی...
-
الله شکور
پنجشنبه 11 آبانماه سال 1391 21:40
سلام وقت بخیر.تا بحال شنیدید که خداوند شاکر؟ شاید شما هم مثل من فکر کردید که خدا کی شکر میکنه و از کی تشکر میکنه؟ از اونجایی که فکر کردم در کتاب مرجع یعنی قرآن حتما جوابی برای سوالم پیدا میکنم نگاهی به قرآن انداختم. کلماتی با ریشه ی شکر ۷۵بار در کلام خداوند آمده است. از بین این ۷۵بار تکرار، ۶ بار به مواردی اشاره شده...
-
رخنه
شنبه 22 مهرماه سال 1391 03:48
سلام امشب باران زیبایی در تهران بارید و خداوند ما تهرانیها را خیلی خوشحال کرد. بارش باران همیشه مرا به یاد رحمت بیکران خداوند می اندازد. وقتی رعد و برقهای شدید، صدایشان همه ی آسمان و زمین را فریاد میزدکنار پنجره داشتم به استخر حیاطمان نگاه میکردم. دانه های درشت باران باعث خلق یک شاهکار هنری میشدند. چند دایره که با هم...
-
قفس تن
جمعه 24 شهریورماه سال 1391 00:00
لحظه به لحظه می شکنم سایه به سایه هر نفس زندونیم تو دست تو رو این زمین تو این قفس لحظه به لحظه گم شدم تردیده من شکی نداشت نفس نمونده واسه من این گم شدن نفس نذاشت از این قفس از این زمین می خوام برم پر بکشم برای این همه دیوار یه گوشه ای در بکشم. وقتی آدم میخواست بیاد روی زمین حتما خیلی براش جذابیت داشته،اگه زمین جذابیت...
-
دلتنگی
پنجشنبه 16 شهریورماه سال 1391 20:29
دخترک دلش تنگ شده بود دلش میخواست به خودش بگه جهان سست است و بی بنیان! بعدش هم فراموش کنه که بهش بی احترامی شده. فکر میکرد که خدا به این بزرگی به راحتی بنده هاشو میبخشه. تو کی هستی که اینقدر سخت میگیری بعد فکر میکرد که نه بابا خدا هم قهار و بعضی وقتها قهر میکنه. شاید باید بعضی وقتها آدمها از هم دور بشن تا بیشتر قدر...
-
ماه
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 01:50
پنج شنبه یکی از دوستانم ما رو دعوت کرد بریم پشت بوم خونشون برای اجرای نماز مغرب. سجاده مو برداشتم. از مشهد یک تسبیح از سنگ زیبای فیروزه گرفته بودم اونرو هم برای دوستم کادو بردم. ساعت6:30 از دفتر راه افتادم.از محل کارم تا قیطریه مسیر طولانی و پر ترافیکی بود ولی خب برام خیلی مهم نبود توی کیفم کتاب داشتم و تا اونجا کتاب...
-
لبخند بهم بدهکاریم؟
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 23:58
سلام امشب یک شب خاص بود برام. رفتم خانه ی هنرمندان خیلی خوب بود عکسها و نقاشی ها کلی انرژی منتقل میکرد.یک جوی آب را هم در پارک کناری بسته بودند و آب بسیار زیادی مثل یک رودخونه راه افتاده بود. صدای آب فوق العاده بود. مردم هم با تعجب نگاه میکردند و بعضی هاشون زیر لب غر میزدند.یعنی چی؟هیچکس به این شهر نمیرسه و........
-
هواپیما
جمعه 30 تیرماه سال 1391 19:16
سلام خداوند برای تولدم یک سورپرایز برام خلق کرد. خیلی معجزه وار برایم هماهنگ شد که به شهر مشهد بیام. البته زیارت و .... مثل بقیه نیست برام با نگاه خودم اومدم.برام جالب بود. تهیه ی هتل و بلیط و.....حتی همسفرهامو خودش تعیین کرد و مادیروز صبح با هواپیما آمدیم به این شهر جالب و دیدنی. توی هواپیما هر چی از زمین دور میشدیم،...
-
تولد
چهارشنبه 28 تیرماه سال 1391 02:44
سلام به همه ی دوستای خیلی خوبم که با وجود اینکه من نبودم بازهم به اینجا اومدن و به من سر زدند مرا ببخشید ولی واقعا نمیرسیدم.دلم برای همه تنگ بود. امشب شب تولد منه و من با دوتا از دوستای عزیزم که یکیشون برای دیدنم از اصفهان اومده بود رفتم شام بیرون بعد هم پارک پرواز و در تمام مسیر به آهنگ شهرام شکوهی گوش کردیم. دو تا...
-
آخرین لحظات سال۹۰
دوشنبه 29 اسفندماه سال 1390 14:30
آخراشه، اسفند تموم شد، همه برای استقبال بهار آماده میشن. پیش خودم فکر میکنم سال که یک قرارداد بین ما آدماس چه فرقی بین زمستون و بهار؟ وقتی زمستون می اومد هم آماده شدیم حالا میره بهار میاد برای اون آماده میشیم. همه برای هم آرزو میکنند سال خوبی داشته باشید.آرزو برای یکسال آینده چه جالب بعد من فکر میکنم که از ثانیه ای...
-
آخر سال
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 21:22
سلام اومدم سر بزنم به دوستان چقدر خجالت کشیدم کلی مطلب جدید دیدم و از اینکه خودم چیزی ننوشتم شرمنده ی دوستان شدم. میدونید بعضی وقتها آدمها غرق در خودشون میشن و مجبور میشن سکوت کنند مخصوصا که وقتی میفهمی که در درون چه خبره؟ میفهمی که سالها چه چیزهایی را باخودت داری حمل میکنی که از داشتن یکسری از اونها کلی خجالت هم...
-
مطبخ حاج حمید
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 15:58
سلام تهرانیها. چند وقت قبل یک مطبخی توی تهران افتتاح شد که من در مراسم افتتاحیه حضور داشتم غذا فوق العاده عالی بود پیش خودم گفتم خداکنه تا آخر کارشون کیفیت غذاشون همینطوری باشه. چند روز پیش رفته بودم چیذر خونه ی یکی از دوستام گفت برای نهار از حاج حمید غذا بگیرم؟ گفتم آهان همون که خرداد افتتاح شد گفت آره. گفتم توی...
-
آموزش
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 15:44
سلام امروز روز آخر کلاس بود بچه ها مثل همیشه نبودند بیشتر درس خوانده بودن انرژی بیشتری داشتند و بیشتر از قبل صمیمی بودند. (همیشه آشنایی یک اتفاقه ولی خداحافظی یک قانون)نمیدونم اینو کجا خونده بودم ولی هر وقت میخوام از کسی خداحافظی کنم یادم می افته. جالب بود من بازهم بدون اینکه فکر کنم که کلاس فقط داروشناسی است به بچه...
-
ماه رمضان
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 00:15
بازهم باید با شدت بیشتری حواسمان به نفسمان باشد تا شاید این تمرین مارا به روح پاکی خدا در اختیارمان قرارداده بیشتر نزدیک کند. جالب است اول خودمان را دور میکنیم بعد تلاش میکنیم نزدیک شوم. هنوز نزدیک نشده بازهم دور میشویم. رمضان امسال میخوام یاد بگیرم............................. رمضان امسال میخوام رفتار...
-
تو چه کسی را دوست داری؟
دوشنبه 2 خردادماه سال 1390 12:30
میخوام بتونم باهات دوست بشم.یعنی میشه باتو دوست شد؟میشه یه دوستی داشت که هیچ وقت نمیشه دیدش؟!خدایا میدونی که برای ما آدمها چقدرسخته که نمیشه تورودید.تومیگی فاینماتولواثم وجه الله (به هرطرف نگاه کنید صورتی ازخداست).بعدهم استادهای راه تویاد میدن که توی ذهنتون وباتوجه به صفات خدامیتوانیداورابه تصویربکشید وباهاش ارتباط...
-
یک دقیقه
یکشنبه 26 دیماه سال 1389 00:38
با نام خدا سلام دوستای عزیزم که مرا میخوانید. اگه یک دقیقه وقت داشتی با کی حرف میزدی و چی میگفتی؟
-
عشق میاد
جمعه 12 آذرماه سال 1389 22:04
هر کسی دنبال خبر میگرده بهش بگین عشق داره برمیگرده عشق میاد همین روزها خیلی زود عشق میاد تازه میفهمیم کی بود وقتی میاد دوروبرش شلوغ نیست ایندفعه حتما خودشه دروغ نیست عشق میاد وقتی میاد زندگی آسون میشه میادو تو خونه ها مهمون میشه عشق دیگه فقط یکم دیر شده ازعاشقا یه خرده دلگیر شده عشق دیگه فقط تو هیچ قابی نیست شبیه این...
-
خدایادستهامو بگیر
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 00:11
تا تو دستهامو گرفتی راهم از دنیا جدا شد توی آغوش تو چشمم به جهانی تازه باز شد بغض من از تو شکست و گریه شعر بی صداشد تا دستهامو گرفتی لحظه از شماره افتاد لحظه های از تو مردن زندگی رو یاد من داد با تو برگشتم به دنیا ای شروع هر دوی ما از خودم بریده بودم با تو برگشتم به فردا بگو وقتی تو نباشی من کجای روزگارم بگو بار گریه...
-
نگاه دیگران
پنجشنبه 4 شهریورماه سال 1389 23:02
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و سلامتی الله در ما جاری باشد. اول میخوام از سونیتای عزیزم که مرا تشویق به نوشتن میکند تشکر کنم. بعد هم به قولی که چند وقته پیش داده بودم عمل کنم و در مورد نگاه دیگران و تاثیرات آن در زندگی مان بنویسم. هر کدام از ما اگر یک روز خود را بررسی کنیم می بینیم که صدها رفتار و کردار و فکر داشته ایم...
-
تولد با طعم خدا
سهشنبه 29 تیرماه سال 1389 22:55
سلام دیروز تولد من بود 28تیر سال؟ من انتخاب کردم که به روی این کره ی خاکی بیام تا با ماموریتی روی زمین بتونم عشق الهی را در روی زمین یادآوری کنم. از تمام کسانی که بهم زنگ زدند اس ام اس دادند یا به دیدنم اومدند سپاسگزارم.جالب تر از همه صفحه ی نظرات وبلاگم بود که بعضیها بدون اینکه یادشون باشه توی این روز به وبلاگم سری...
-
خدا هست؟
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 14:57
یک دعای کودکانه به بهانه شروع بخش «مناجات و دعا» خدا هست؟ باهاش قرار داشتم الو ... الو... سلام کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟ مگه اونجا خونهی خدا نیست؟ پس چرا کسی جواب نمیده؟ یهو یه صدای مهربون! مثل اینکه صدای یه فرشتس، بله با کی کار داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم... قول داده امشب جوابمو بده . بگو من میشنوم. کودک...
-
نگاه دیگران
یکشنبه 22 فروردینماه سال 1389 08:52
بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوستان عزیز نگاه دیگران؟!!!!!!!!! شما چقدر درگیر این موضوع هستید؟ چقدر نگاه دیگران برای شما مهم است؟ چه کارهایی را به خاطر نگاه مردم انجام میدهید و چه کارهایی را انجام نمیدهید؟ چه هزینه ای برای قضاوت دیگران در مورد خودتان میدهید؟ دلیل اینکه نگاه دیگران برایتان مهم است چیست؟ اصلا نگاه دیگران...
-
سیزده بدر
یکشنبه 15 فروردینماه سال 1389 02:46
پارسال سیزده بدر مادر بزرگ عزیز ما از پیش ما سفر کرد و به دیار باقی شتافت و خانواده ی ما سال را با یک مسافر واقعی شروع کرد. خدا رحمت کند مادربزرگ راامسال سیزده بدر کنار رودخانه نشسته بودم و یاد روزهایی افتادم که ایشان اولین بار به من سبزه گره زدن و سنگ انداختن در آب را یاد داد. بعد دست بردم و یک سنگریزه داخل رودخانه...
-
سال نو
پنجشنبه 5 فروردینماه سال 1389 00:29
سلام دوستان عزیز از همه ی شما که به من سر میزنید متشکرم مرا ببخشید که به خاطر مشغولیت زیاد به وبلاگم کمتر سر میزنم. ولی حالا میخواهم بهار را به همه شما بنده های مهربان خدا تبریک بگویم. امیدوارم که با آمدن بهار (به + آر) خداوند بهترینها را برایمان خلق کند و بهار همه ی خوبیهارا برایمان به ارمغان بیاورد.
-
راز سلامت مدیریت اعصاب کلام رفتار
دوشنبه 26 بهمنماه سال 1388 19:42
پژوهشها، کشفیات جدید روانشناسی، معناشناسی و علم اعصاب، اهمیت دنیای ذهن انسان را بهعنوان عامل مهم موفقیت و شکست، سلامت و بیماری، خلاقیت و تخریب، آرامش و ناآرامی، خوشی و ناخوشی، شادی و غم، وحدت و اختلاف و توافق و تعارض، مدنظر قرار دادهاند در این میان یکی از روشهای علمی جدید درباره ذهن انسان این است: مدیریت اعصاب و...
-
در مقابل عشق چه باید داد؟؟؟؟؟؟؟
سهشنبه 6 بهمنماه سال 1388 10:09
چند روز پیش داشتم توی وبلاگ یکی از دوستان مطلبی را میخواندم جالب بود اشاره میکرد که در مقابل رفتارهای متفاوت چه باید کرد؟ مثلا در مقابل نامردی،جوانمردی- در مقابل دروغ،صداقت و..... آخرین جمله این بود در مقابل عشق؟ شما چی فکر میکنید در مقابل عشق چه رفتاری باید داشت؟ چه کسی بیشترین عشق را به ما داده است؟ مادر؟ پدر؟...
-
نذری
جمعه 11 دیماه سال 1388 22:59
سلام داشتم برای یکی از دوستان مطلب مینوشتم رسیدم به نذری/!!!! راستی شما نذری میدید؟ فلسفه نذری دادن چیه؟ چه چیزهایی رو میشه نذری داد؟ میشه نظرتو بهم بگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟