پروانک

سلام چندروز پیش یکی از دوستان در نظراتشان بنده را پروانه کوچک خطاب کرده بودند.مرسی از این دوست عزیز.فکر کردم شاید به خاطرادرس وبلاگ که پروانک است ایشان اینرانوشته اند.پروانک همان فرانک است.از آنجایی که اسم افراد در زندگی ایشان خیلی تاثیر دارد من تامدتها دنبال معنی اسمم بودم میدانید فرانک با فتحه وکسره در فرهنگهای آریایی واروپایی امده است ودامنه اقوام فرانکی درتاریخ زیاد است ودر شاهنامه زنانی که پیشرو بوده اندمثل همسر آبتین و بهرام گور فرانک بوده است دعا کنید من هم بتوانم در راه خودشناسی وراه الله پیشرو باشم تابتوانم دٍینی که به خدا برای فرصت زندگیٍ زمینی دارم ودٍیتی که به  پدر ومادرم برای انتخابشان دارم، را ادا کنم.دعا کنید عاشق نور الله بمانم ونور او را بتوانم درزندگی جاری کنم آمییییییییییییین

 معنی این لغت درفرهنگ لغت دهخدا اینگونه امده  

پروانک

سیاه گوش . برید. قره قولاخ . تفه .پروانه . پیشرو لشکر.حشره که گویند عاشق چراغ است و بعربی فراش گویند

پروانک که جانوری است بانگ کنان پیش شیر رود. (آنندراج ). معرب پروانک فارسی است که به عربی برید و به فارسی سیاه گوش و به ترکی فارافلاق نامند و آن حیوانی است به قدر سگ کوچکی و به رنگ آهو و گوش آن سیاه و پیش پیش شیر میگویند میرود و گویند خبر میدهد از آمدن شیر و از سباع شکاری است
فرانک . [ ف َ ن َ ] (اِ) پروانه .پروانک. سیاه گوش   

                                                              

                                                          

کم شدن فعل وانفعالات خورشید

سلام این نوشته که براتون گذاشتم نوشته استادمه(مهندس سید هومن سادات کیایی )که درسایت موسسه کیمیا میتونید پیداش کنید. میدونید که چند وقتیه که فعل وانفعالات خورشید کم شده این نظرات استاد در این زمینه است شما میتونید نظراتتون رو یا برای من یا در سایت موسسه بگذارید برای من که کلی درس داشت امیدوارم برای شما هم همینطور باشه 

اگر یاری او فرا رسد!؟ (مومنان بخوانند!) 

سلام ! درود و نور و قدرت الله بر تک تک شما معتقدان و مومنان راه الله !

خبر خوبی برای تک تک شما عزیزان و همگامی ها خصوصا دوستانی که در کارگاه خودارزیابی شرکت نموده بودند داریم پس بخوانید و سپاسگزار واقعی و عملی باشید !

در هفته گذشته از یکی از خبرگزاری های خارجی در ماهواره شنیدم که فعالیت لکه های خورشیدی در هفته گذشته در کمترین میزان خودش در طی 100 سال قبل بوده است ! مشروح خبر چنین بود که می گفت در صده های قبلی نیز چنین اتفاقی افتاده است اما مدت زمان طولانی زمین در سرما و یخبندان بوده است امکا این بار این کاهش نور و فعالیت خورشیدی به صورت موقت است ! در این خبرگزاری گفته می شود که خورشید خودش را با نیاز مردم وموجودات زمین تنظیم کرده است . انگار که واکنشی شایسته به گرم شدن زمین داشته است تا منجر به خنکی زمین گردد !!!! شنیدن این خبر فوق العاده ذهنم را به خودش معطوف نمود و بلافاصله خداوند شنوا و بینا که قادر مطلق است و بر هر چیزی توانا ست را شکرگزاری نمودم و در صدد برآمدم درستی این خبر را بررسی نمایم . اما در چند روز گذشته بسیار خوشحال بودم که خداوند نه تنها ابرها و بادها را در یک ماه گذشته تحت کنترل خودش به روی زمین فرستاد و باران رحمت و حتی برف شعوری و رحیمیتش را بر ما جاری نمود که اخبار عجیب آنرا حتما شنیدید و خوشحال شدید (!) بلکه به خورشیدش هم امر نموده است که به درخواست مردم زمین و یاران خداوند و معتقدان به او پاسخ شایسته ای دهد ! خوشبختانه تونستم با کمی جستجو چند خبر مرتبط با کاهش نور و لکه های خورشیدی پیدا کنم که شما هم می توانید روی اینترنت بیشتر جستجو کنید و صحت رویدادهای اخیر را مطالعه نمایید . اما در ادامه دو عکس از دو مقطع زمانی را نشانتان می دهیم . یکی عکس زمانی که خورشید در حالت معمولی در حالت فعالیت است و دیگری در 31 مارس 2009 که فعالیت آن بسیار کاهش یافته است .

عکسها را ببینید تا با هم گپی دیگر بزنیم از جنس نور و اعتقاد ! با بوی شیرین نور و آل عمران ! با لطافت بهار آزادی و عدالت ! و با رنگی از بهشت !  

متاسفانه عکسها را نتوانستم کپی کنم در سایت ببینید(ژرفا)      

خورشید با لکه هایی از تشعشعات و فعالیت نرمالش  خورشید در حالت کاهش تشعشع که کاملا پیداست

واقعا شگفت انگیزه ! می دانیم که الله شنوا و بینا در راهنمای بزرگ و آسمانی اش (فرقان = متفاوت زیستن) چنین می گوید :

وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ (54اعراف)

خورشید و ماه و ستارگان همگی تحت تسخیر و کنترل امر او هستند ، آگاه باشید که خلق و امر برای اوست ! و الله که پروردگار تمامی آشکارشده ها است همیشه ماندگار و پایدار(مبارک) است ! پس ابرقدرت اوست او را دریابید قبل از آنکه قدرت اشیاء به واسطه خود او ازدیاد یابد ! !!

در جای دیگری خداوند در قرآن از یاری انسانها و مومنین خبر می دهد آنجا که :

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکمُ‏ْ(7محمد) = آری ای مومنان اگر الله شنوا و بینا را یاری کنید او شما را یاری می کند و اعمال و اقدامهای شما را محکم و تثبیت می نماید . 

آری حتی اندکی انسان که از نسیان و فراموشی شعور و نیروی برتر دست برداشته اند و به حضور او آگاهند و خودشان را به نور او تقویت می نمایند و در ذهن(حرم مقدس خداوند) تنها او و صفات او را می بینند ، می توانند با این کار، اندک یاری به الله بنمایند و قطعا خداوند آنها را یاری خواهد نمود !

و وقتی یاری او ما را در بر بگیرد :

وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ (33ابراهیم)

وقتی یاری او شامل حال ما شود ، خورشید و ماه که جنبده و فعال هستند را تحت تسخیر ما قرار می دهد و شب و روز را هم تحت تسخیر بشر می نماید !!!

آری اگر یاری او شامل ما شود حتی ستارگان هم در کنترل مومنان و آل عمران خواهد آمد :

وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (12نحل)

آری اگر یاری او شامل حال ما شود تمام آسمانها و زمین و هر آنچه بین آنها است تحت تسخیر مومنان واقعی و صالحان در خواهد آمد آیا نمی بینید ؟؟!!!

أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْض‏(20 لقمان)      

وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ  ،  إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (13جاثیه)

آری اگر یاری الله شنوا و بینا فرا رسد ،  قطعا فتح او هم همراه خواهد شد و در ادامه خواهیم دید که انسانها گروه گروه وارد سیستم و دین الله خواهند شد(با شور و هیجان و افتخار و علاقه و اعتقاد )

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ(1)   وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فىِ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا(2)
فَسَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ  إِنَّهُ کَانَ تَوَّابَا(3)

آری پس اینک ، همین امروز و همین الان بهترین راهکار و استراتژی برای متفکرین ، برای عاقلین ، برای مومنین برگشت به الله است ، تلاش برای به عضویت در آمدن در شبکه الله و اطاعت محض و بدون استدال و بهانه و چون و چرا از فرامین و اصول و سیستمهای الهی است . زمان توبه و طلب بخشش و پوشش از خداوند است ؟!

 برای چه اشتباهی؟ باید بخشش بطلبیم ؟ برای چه خطایی باید پوشش بخواهیم ؟

برای نافرمانی از دعوت خداوند؟ برای نافرمانی از ممنوعیت الله ! برای پیروی از تمایل نفسانی ! کدام تمایل ؟ تمایل به کنجکاوی ناآگاهانه و نامشروع ! برای نگاه انداختن به درخت ممنوعه؟ کدام درخت ؟ طور سینا ؟ کدام طور ؟ طور سین سین شده اعصاب و گیر کردن در کوچه پسکوچه های گمراهی و ضلالت ! دوری ، پیچیدگی ، درگیری ، فقر، بیماری ، آلودگی ، بحران اقتصادی ، آلزایمر ، ایدز ، سَلَطان ،  و گرمای زمین ، خشکسالی ، دشمنی ، جنگ و ... !

آری کافی است مانند برادران یوسف(ع) تکبر هزاران  هزار ساله خود را کنار بگذاریم و به یاد بیاوریم غرور و جهل قدیمی مان در بهشت آگاهی الله را ! به یاد بیاوریم وابستگی و تکیه مان به قدرت اشیاء را (شیطان) ، به یاد بیاوریم نیاز بچگانه و اصرارهای کودکانه مان به زیور و زینت حقیقت که منجر به شکل گیری لباسی برای شعور عیان و لخت(لیس کمثله شی) شد(یعنی همان ابلیس) !

به یاد بیاوریم که یوسف زیبای وجودمان را سالها پیش از روی ناآگاهی و غرور و احساس تکبر و بی نیازی به درون چاه تاریک جهل و نفس انداختیم ، و به خودمان آنقدر دروغ گفتیم که باورمان شد ما یوسف نیستیم و یوسف زیبای الهی وجودمان مرده است ، باورمان کارکرد و ما مریض شدیم ، ضعیف شدیم ، الزایمر انسانی گرفتیم ! حال نوبت عاشقی است ! زمان عشق ورزیدن به یوسف الهیمان است ! بیا زلیخا شویم ! بیا بتهای نفسانی و توهمات ذهنی و اعتقادات محدود کننده فرعون وجودمان را بشکنیم و تنها و تنها یه یوسف درونمان بیاندیشم و آنقدر او را به تصویر بیاریم که تصویر صفات او در ذهنمان چنان رنگی گردد که دیگر نیازی به چشمان فیزیکی برای دیدن یوسف هستی نباشد !  بیا از آموخته های گذشته و الگوهای تکراری که منجر به عقب ماندگی ما از جریان نور و شعور الله می شود را همچون یعقوب بشکنیم و همچون ابراهیم(ع) اماده دیدن و شنیدن بی پرده و بی نویز ماهیت و کلام الله شویم و سمع و بصر نفسانی را برای او و در راه او دبح نمائیم . فریاد که حج و عمره همین است ! بشتابید ! بشتابیم ! بشتابم !

ترسها ، شکها ، باورها ، نگرانی ها ، تمایلات افراطی و مهار نشده به زمین ، مال ، خانه ، فرزند دار شدن ، همسر دار شدن ، زیبایی ، پول ، شهرت ، معروفیت ، تناسب اندام ، سلامتی و ... !

آری اینها چیزهایی است که باید کنترلشان کنی و کمی سرعت زیستن را کاهش دهی و با استراتژی آهسته سازی ، صبر پیشه کنی ! صبر برای چه ؟ صبر برای توبه !  صبر برای افزایش بازدهی و تعالی !

آری دوستان ، حیات و تعالی زمین و آسمانها با توبه(برکشت به شعور و آگاهی الهی) ، اخلاص ، ایمان و تقوی می تواند مجددا تداومی زیبا داشته باشد ! هوشیارانه تر عمل کنیم ! و زندگی مان را برای این استراتژی برتر برنامه ریزی و تنظیم نمائیم ! چه استراتژیی ؟؟!

استراتژی صراط مستقیم ؟ مسیر مستقیم چیست ؟!

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ(5 حمد)

تنها و تنها عضویت در شبکه الله شنوا و بینا و تنها یاری خواستن از او ! آیا او برای تمامی نیازهایمان و خواسته ها و اهدافمان کافی است ؟ مگر می شود ؟ پس ما چه کاره ایم ؟!!

أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَه‏ ( 36 زمر)

چرا ! ای خداوند ! ای الله ! ای سرور ! ای رب العالمین ! تو برای ما و تک تک بندگانت کافی هستی !!! چرا نداره ! سوال نداره ! چون تو همه چیز ما و همه چیز هستی و نیستی هستی ! هر چه هست تجلی توست ! هرچه هست وسعت و تجلی شعور و قدرت و نور  توست ! همه چیز ما تو هستی ! شک نداریم که تو برای ما کافی هستی ! تو از همه چیز آگاهی ! تو از درون ما و تمام اشیا و موجودات هستی آگاهی !

أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فی‏ صُدُورِ الْعالَمینَ (10عنکبوت)

بله تو به شاکرین آگاه تر هستی ! تو در ذهن  و مغز و قلب شاکرین آشکارتری ! تو در تک تک روزها و لحظات شاکرین هستی ! آشکار تر از هر جای دیگر !

 أَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرینَ (53انعام)

پس شاکر واقعی باشیم و یاری کننده الله در انتظار فرج و فتح و نصر او

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ(1)   وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فىِ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا(2)

باتوبودن

if only i had accompanied you 

when you were residing in the thoughts of GOD

if only ihad been with yuo when you soul was leaving

when your flesh,you mouth 

your manhood were decomposing 

so that i could  indure with you 

in a world without time and space 

میل داشتم همراه تو بودم 

وقتی که در اندیشه خدا جاداشتی 

میخواستم با تو باشم در لحظه عزیمت روحت  

به هنگام تجزیه جسمت،مغزت،دهان ومردی ات 

تا آن که بتوانم درجهان بی فضا وبی زمان  

با تو دوام بیاورم 

Aldagiza nerry     

همراه داری؟؟؟

سلام این داستان که براتون مینویسم جدید نیست مربوط به دو سال گذشته اس که من بیمار شده بودم.مدت دوهفته بود که به شدت معده درد داشتم عجیب بود دوسالی بود که روی سلامتی ام کار میکردم و اصلا مریض نمیشدم به هرحال در آنزمان درد عجیبی داشتم. 

دوستانی که با هم دوره های تفکر را میگذرانیدیم به من توصیه میکردند که باتکنیکهای تفکری خود را درمان کنم.دوستان انرژی درمان من میگفتند روی چاکراها و مراکز انرژیت کار کن.همکارانم میگفتند که مسکن بخور،یکسری آزمایش بده و....بعضی وقتها هم به تمسخر میگفتند تو نمیتونی خودتو درمان کنی؟!!!!خلاصه من تا سه هفته با تمرکز و نماز در خود راکنترل میکردم تا اینکه یکروز سرکار دچار تعریق و افت فشار خون شدم البته خودم درد نداشتم چون قبل از رفتن به سرکار مراقبه کرده بودم.توسط یکی از پزشکان معاینه شدم وقرار شد که آندوسکوبی کنم.وقت گرفتم و فردای همانروز رفتم به یک مرکز دیگرقوانین مرکز را میدانستم:ناشتا باشیدحتما همراه داشته باشیدو...وارد که شدم به خانم منشی خودم را معرفی کردم 

منشی:بله همین الان میتوانید داخل شوید همراه دارید  

ـــ:بله خدا با منه 

منشی:البته خانم خداهست ولی الان شما باید همراه داشته باشید

ــــ:خوب دارم!خدا مواظب منه بهتر از خدا کی میتونه همراه من باشه؟بزرگترٍ من خداست وازون بزرگتر پیدا نکردم که باهاش بیام

منشی(باعصبانیت):خانم الان میتونید به خدا بگید اگه حالتون بهم خورد براتون ظرف بیاره که توش استفراغ کنید 

ــــ:نه خانم.اما جلوتر بهش میگم که مراقب من باشه تا حالت تهوع نگیرم 

منشی:تاالان کسی رو ندیدم که با آندوسکوپی تهوع نگیره  

ــــ:لطفا به دکتر بفرمایید من خودم از کادر درمان هستم وبگویید تمام چیزها را میدانم 

منشی:خانم بدون همراه هم میشه  ولی بهتره که همراه داشته باشید  

بالاخره رفتم تو وآندوسکوپی شروع شد.دکترگفت:خانم این دارو را قورت بدهید تامسیر بی حس شود.خانم منشی توی اتاق بود درحالیکه دکتر داشت دستکش میپوشید و حواسش نبود من لیدوکایین رایواشکی ریختم توی سطل و چشمکی به خانم منشی زدم وگفتم خدا منو بی حس میکنه. بعد کار دکتر شروع شد شلنگ آندوسکوپی را که وارد حلقم کرد عق زدم خانم منشی لبخند زد و من نفس عمیق کشیدم در دلم گفتم خدایا میشه کمکم کنی؟آقای دکتر  و من داشتیم به تلویزیون اندوسکوپی نگاه میکردیم ودکتر میگفت خوب مری خوبه معده هم خوبه بریم پایین تر اینهم دوازدهه وای چه زخمهایی!!!داشتم میدیدم دوتا زخم روبروی هم که باباز وبسته شدن دریچه به هم میخوردند و درد شدیدی ایجاد میکردند  

 kissing ulser دردناکترین نوع زخم معده

ومن در دل گفتم زخمهایی که عاشق هم هستند و همدیگرو ماچ میکنند وبرای من دردسر درست میکنند.مثل همه عاشقها که برای بقیه قابل درک نیستند 

لوله آندوسکوپی را بیرون میکشد ومن چند سرفه میکنم.دهانم را میشویم 

دکتر:مسکن چی استفاده میکردید 

ــــ:چیزی نمیخورم تمرین میکنم با تمرکز ومراقبه ونماز 

دکتر:مگه شما مرتاض هستید؟این حرفها چیه؟خانم اینهمه علم پیشرفت کرده شما که همکار ما هم هستید.این درد غیر قابل تحمله 

ــــ:نه من مسلمانم ومرتاض نیستم فکر نمیکنم رهبران دینی ما هم مرتاض بودند ولی مولا علی سر نماز تیر را از پایش خارج کردند بدون بیحسی و اتاق عمل وغیره

دکتر:ببخشید اون علی(ع)بوده یک آدم معمولی که نبوده.براتون آنی بیوتیک شروع میکنم

خانم منشی که هنوز متعجبانه ما را نگاه میکردگفت شما الان خوبید؟گفتم بله دکتر گفت اثر بیحسی تا نیم ساعت ادامه داره بعدش درد دارید که حتما مسکن بخورید.من لبخند زدم بقیه ماجرا را میتوانید حدس بزنید 

به خانم منشی موقع خداحافظی گفتم:فاینماتولوا ثم وجه الله.تمام چیزهایی که میبینیم وجهی از خداست.پدر،مادر،همسر،اشیا و هرچیزی که هست شده  

واقعا همراهی بالاتر از خدا میشه پیدا کرد؟خدایا میشه همیشه همراه ما باشی؟الهی میشه  

کمک کنی تا ذهنهایمان به سوی تو باز بشه و بتوانیم تو را درهر چیزی و هر جایی و مکانی ببینیم وبتونیم شعور تو رو کاربردی کنیم.فقط شعور تو شفا بده، شعور تو روزی بده، شعور تو محافظ باشه ودرجبر تو زندگی کنیم نه در جبر اشیاء که الان اسیر آن هستیم.البته نه اینکه دارو وجهی از خدا نیست!چرا فقط باید وقتی دارو میخوریم آگاه باشیم که کسی که شفا میدهد خداست نه دارو 

درپناه الله

مادر بزرگ

قشنگ ترین خاطره ها، تو خونه ی تو پا گرفت
پر نورترین ستاره ها، تو چشمای تو جا گرفت
حسودی کرد آسمون به خوبی و صفای تو
همین شدش که دستتو برید واسه بقای تو
می اومدم به خونت و، بازی تا شب تو کوچه ها
حتی خدا شاکی میشد از دست اون همه صدا
اما تو با مهربونی آب می دادی به دست من
می خندیدی به آسمون، شاه پری قصه من
مادربزرگ از تو میگم، از تو که خیلی بی کسی
از تو که از دست دروغ، از همه کس دل میکنی
یادت باشه دوست دارم، نمیدونم هستی کجا
بعضی ها میگن که الان، هستی فقط پیش خدا
راستی خدا چه شکلیه؟ راسته که هست یه مهربون
اصلاً باهات حرف میزنه، داری تو اونجا همزبون؟
مادربزرگ بگو بهشت چه شکلیه،چه رنگیه؟
راسته که یه رود بزرگ تو باغ جنّت جاریه؟
خیلی وقته نیومدم کنار خاک و تربتت
بهونه هست گرفتاری، قربون بوی غربتت
دلم گرفته انگاری تو این همه سکوت سرد
چشام یه جوری پر شده از شب غصه ها و درد
خیلی دلم می خواد بازم ببینمت مادربزرگ
بیا یه شب به خواب من با مجمر نوری بزرگ
بیا تو یه رنگی بده به این خواب سیاه سفید
بیا که امشب یاد تو به خونه دلم رسید                      
                                                         ( اَجادِسا )مدیر وبلاگ ماهی سیاه کوچولو